به سايت خوش آمديد !


براي مشاهده مطلب اينجا را کليک کنيد

دانلود رایگان

اگر هم اكنون دانشجو هستيد، يا تحصيلات خود را تمام كرده ايد، روزهاي اول دانشجويي را به ياد داريد، وقتي كه استاد درباره مثلاً ليبراليسم يا سوسياليسم

آیا از فرهنگ تفسيري ايسم ها می دانید؟


اگر هم اكنون دانشجو هستيد، يا تحصيلات خود را تمام كرده ايد، روزهاي اول دانشجويي را به ياد داريد، وقتي كه استاد درباره مثلاً ليبراليسم يا سوسياليسم و مكاتب ديگري صحبت مي كرد و در جريان صحبت مثلاً مي گفت كه فلان شخص يك ماركسيست يا دموكرات دوآتشه است؟
معمولاً كساني كه به تازگي وارد دانشگاه مي شوند، به علت تازگي و عدم آشنايي با مفاهيمي كه مورد بحث قرار مي گيرد، نمي توانند تفاوت هاي بين صفت بودم يا اسم بودن مفاهيم، كه بار معنايي متفاوتي را دارند، دريابند. به نظر شما بهترين راه براي دانشجوي علاقه مندي كه مي خواهد اين تفاوت ها را تشخيص دهد، چيست؟ شايد از آنجايي كه كاركرد دانشگاه هاي ما از توليد علم به توليد مدرك تغيير مسير داده است، دانشجوي ما هم بگويد چه فرقي مي كند كه من تفاوت بين مدرن با مدرنيسم را بدانم. اما براي فردي كه به دنبال درك درست مفاهيم است و مي خواهد كاربرد صحيح هر يك از مفاهيم براساس زمان و مكان و متناسب با يك انديشه يا طرفداري از يك مكتب فكري را بداند، چنين فردي وقتي در حال مطالعه تحولات اقتصادي، يا نظريه هاي رفاه است و به نام تاچر و تاچريسم برمي خورد، بايد و حتماً بداند كه چرا بعد از دهه ۱۹۸۰ نام نخست وزير انگلستان يعني تاچر، به تاچريسم ختم شد و آوردن «ايسم» به آخر تاچر حامل چه مفهومي است كه تاچر به تنهايي نمي تواند آن را برساند. براي شناخت بهتر تاچريسم، سوسياليسم، ليبراليسم، سنديكاليسم، پان تركيسم، هندوئيسم و مفاهيمي از اين دست ابتدا بايد بدانيم كه پسوند «ايسم» چيست. اگر شما هم مانند من كتاب «فرهنگ تفسيري ايسم ها» را در دست داشته باشيد، آن را باز مي كنيد و توضيح محمد حاجي زاده را ذيل مدخل «ايسم» مي خوانيد:
ايسم، شيسم، سيسم، سيزم :(ism) ايسم در لغت به معناي اصالت، اصول، رويه و نمونه آن است و در حالت پسوندي معناي مكتب از آن گرفته مي شود. اين پسوند (شيسم، سيسم، سيزم) كه اصطلاحاً به «ايسم» از آن ياد مي شود و در گفت وگوها و بر سر زبان ها جاري است از واژه شيسما (Schisma) گرفته شده كه در زبان يوناني به معناي شكاف است و در ابتدا در مورد مسلك ها و انشعاب هايي به كار مي رفته كه از كليسا و مذهب مسيح منشعب مي شده اند و يا كناره گيري مي نموده اند (اعتزالي و انشعابي) و غالباً اين انشعاب و كناره گيري ها را كه سبب تضعيف كليسا و مذهب مي شده جرم و گناه تلقي مي نمودند. به چنين فرقه و گروه هايي كه از كليسا و روحانيت جدا مي شدند و به مفهومي شكاف در مذهب ايجاد مي نموده اند «شيسم» مي گفته اند.
اما بعدها كاربرد «شيسم» گسترده تر شد و به هر نوع تجزيه و تفكيكي در جامعه و احزاب و مذهب «شيسم» گفته شد و حالا به صورت يك پسوند رايج به دنبال واژه ها و اصطلاحات (سياسي، ادبي، هنري، مذهبي، عرفاني، فرهنگي، قومي و...) مي آيد و تقريباً هنوز همان مفهوم اوليه را دارا است. زيرا اصطلاح يا واژه اي كه به «ايسم» يا همان (شيسم، سيسم، سيزم) ختم مي شود، يا عقيده، مرام و مسلكي نوبنياد است كه با عقايد ماقبل خود در تضاد است و با آن فرق مي كند يا انشعابي است از ايده و مرامي و مسلكي و يا وابستگي دارد به كسي يا چيزي كه مفهوم در نهايت مي شود يكي و بي شباهت به همان «شيسم» اوليه نيست.
محمود حاجي زاده در حدود ۱۵۰۰ مدخل در كتابش جمع آوري كرده است. تنظيم مدخل ها براساس حروف الفباي فارسي صورت گرفته است و توضيحات هر مدخل براساس موارد كاربرد و اعتبار و اهميت و گستردگي بار معنايي آن مفهوم توضيح داده شده است. مثلاً درباره «سوبژكتيويسم» چنين مي خوانيم:
• سوبژكتيويسم :(Subjectivism) درون گرايي
مكتب و آئيني است فلسفي كه در برابر ابژكتيويسم (Objectivism) قرار دارد و اعتقاد بر اين است كه دماغ فقط به مسائلي آگاهي پيدا مي كند كه به وجدان آدمي معرفي شده و وجدان از آن آگاه شده باشد. اين عقيده معمولاً به ماترياليسم يا فلسفه اصالت ماده ختم مي گردد كه منكر وجود ماوراءالطبيعه است. به زباني ديگر اين مكتب بر اين باور است كه آنچه وجود دارد، همان نفس است و حقيقت فكر و راي هر فردي است.
فلسفه پراگماتيسم ويليام جيمز آمريكايي و فلسفه هيومنيسم شيلر را بايد از نوع فلسفه سوبژكتيويسم دانست.
قديمي ترين فلسفه سوبژكتيويسم كه آن را از بركلي (Berekly) و در قرون جديد واضع اوليه آن را كانت مي دانند، به طور كلي در چهار فاكتور زير خلاصه مي شود:
۱- درون گرايي، ذهن گرايي، اصالت ذهن، ذهن باوري
۲- انديشه معتقد به پديده هاي ذهني
۳- تحجر افكار و قضاوت يك طرفه و دور ماندن از حقيقت و آنچه كه حقيقت دارد و به وقوع مي پيوندد.
۴- ذهنيت در برابر عينيت (ابژكتيويسم) قرار دارد.

منبع: http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1061465
آیا از فرهنگ تفسيري ايسم ها می دانید؟
]]>
+ نوشته شده در   24 آذر 2012ساعت 15:53:  توسط علی  بازدید 538